فناوری کراکینگ نقش مهمی در عملیات تصفیه نفت ایفا میکند و عموماً در دو دسته اصلی قرار میگیرد: روشهای حرارتی و مکانیکی. در کراکینگ حرارتی، فرآیند با گرم کردن هیدروکربنها تا دماهای بسیار بالا، معمولاً بیش از ۴۰۰ درجه سانتیگراد انجام میشود. تصفیهخانهها به شدت به این تکنیک متکی هستند تا بتوانند اجزای سنگین و غلیظ نفتی را به فرآوردههای سبکتری که در بازار قیمت بهتری دارند، مانند بنزین معمولی یا سوخت دیزل تبدیل کنند. از سوی دیگر، کراکینگ مکانیکی در شرایط بسیار خنکتری انجام میشود، اما باز هم موفق به شکستن زنجیرهای بلند هیدروکربنی از طریق فشار وارد شده میشود. بسیاری از متخصصان صنعت ترجیح میدهند از روشهای مکانیکی استفاده کنند، زیرا این روشها در حین کار مصرف گرمای بسیار کمتری دارند و از این رو از نظر انرژی کمی مقرونبهصرفهتر هستند، هرچند رویکرد متفاوتی دارند.
مقایسه کنار به کنار هر دو روش نشان میدهد که تجزیه حرارتی تمایل به تولید محصولات سبکتری دارد که پالایشگران به آن نیاز دارند، در حالی که تجزیه مکانیکی به دلیل مصرف انرژی کمتر و ایجاد رد پای کربنی کوچکتر متمایز است. پالایشگاهها یکی از این روشها را بر اساس نیاز عملیاتی خود انتخاب میکنند. در برخی مکانها تمرکز بیشتری بر روی تولید انواع خاصی از سوخت است، در حالی که دیگران به صورت نزدیکی هزینههای انرژی خود را رصد میکنند. با این حال، زمانی که دغدغههای زیستمحیطی به مرکز توجه میآیند، بسیاری از واحدها به سمت تجزیه مکانیکی سوق پیدا میکنند، چرا که این روش از نظر محیط زیست منطقیتر است. صنعت نفت اخیراً به سمت روشهای سبزتری حرکت کرده است، بنابراین این نوع رویکرد به خوبی با روندهای کنونی هماهنگ است و از نظر کیفیت خروجی نیز فاصله چندانی با روشهای قبلی ندارد.
تقطیر در خلاء به عنوان روشی نسبتاً پیشرفته برای جداسازی مواد بدون نیاز به تخریب آنها عمل میکند، در این فرآیند به طور اساسی به نقاط جوش متفاوت مواد برای جداسازی اجزا تکیه میشود. این روش را در مراحل اولیه پردازش پسماندهای صنعتی قبل از انجام فرآیندهای بیشتر بسیار مهم میدانیم. مزیت اصلی این روش این است که تقطیر در خلاء به دمای بسیار بالایی نیاز ندارد، این بدان معناست که مواد ارزشمند دچار تخریب نمیشوند و خواص خود را حفظ میکنند. برای صنایعی که دستزنی مراقبانه اهمیت دارد، مانند بازیابی روغن موتورهای قدیمی یا مواد مشابه، این روش برجسته است، چرا که به مواد به آرامی برخورد میکند و از تخریب خواص آنها توسط گرمای بیش از حد جلوگیری میکند.
بازیافت روغن های فرسوده یکی از صنایعی است که تقطیر در خلا در آن از نظر اقتصادی و محیط زیستی واقعاً معنی دارد. این روش به شرکتها این امکان را میدهد تا نتایج بهتری در بازیافت روغنهای استفاده شده به دست آورند، که این امر به پس انداز واقعی در هزینهها و کاهش آسیب به محیط زیست منجر میشود. وقتی کسب و کارها با مواد زاید کار میکنند به جای اینکه آنها را دور بیندازند، موفق میشوند حجم زبالههایی که به مکانهای دفن زباله میروند را کاهش دهند و در عین حال چیزی ارزشمند را از آنچه که در غیر این صورت زباله بود، ایجاد کنند. به همین دلیل است که بسیاری از عملیات بازیافت امروزه به شدت به تجهیزات تقطیر در خلا برای انجام فعالیتهای روزانه خود متکی هستند.
در خلاصه، ادغام این فرآیندهای پیشرفته، شامل روشهای ترکیبی و غیرترکیبی مانند تقطیر در خلاء، نشاندهنده حرکت به سمت شیوههای کارآمدتر و دوستدار محیط زیست در مدیریت روغنهای باطله و تصفیه صنعتی است.
تبدیل مجدد روغن موتور فرسوده به روغن پایه قابل استفاده، نشان میدهد که فناوری بازیافت چقدر میتواند به تلاشهایمان در اقتصاد دایرهوار کمک کند. کل این فرآیند در واقع روغنهای کثیف و استفاده شده را گرفته، از طریق روشهای تصفیه خاص تمیز میکند و دوباره آنها را وارد چرخه میکند، بجای اینکه در محلهای دفن زباله باقی بمانند و مشکلات فراوانی ایجاد کنند. شرکتهایی که به استفاده از این محصولات بازیافتی سویچ میکنند، اغلب شاهد کاهش چشمگیری در هزینه مواد خود هستند. برخی از آمارهای صنعتی نشان میدهند که با استفاده از روغن بازیافتی، میتوان تا حدود 60 درصد در هزینه مواد اولیه صرفهجویی کرد. دولتها نیز دارند به این روند پی میگیرند. امروزه حمایتهای قانونی زیادی وجود دارد که همراه با انگیزههای مالی برای کسبوکارها همراه است تا در برنامههای بازیافت مناسب روغن شرکت کنند. صحبت از چیزهایی مثل معافیتهای مالیاتی، فرصتهای تأمین مالی برای راهاندازی واحدهای محلی بازیافت، و حتی موقعیتگیری بهتر در بازار برای شرکتهایی است که به شیوههای پایدار روی میآورند. تمام این عوامل با هم، بازیافت روغنها را نه تنها امری موثر برای سیاره زمین بلکه یک تصمیم هوشمندانه تجاری در بازار امروزی میسازد.
پیرولیز با تجزیه لاستیکهای قدیمی در دمای بالا و بدون نیاز به اکسیژن، روشی که ما با لاستیکهای فرسوده برخورد میکنیم را تغییر داده است. بعد از آن چه اتفاقی میافتد؟ لاستیکها به هیدروکربنها تبدیل میشوند و از این طریق مواد مفیدی مانند کربن بلک و نفت سوختی به دست میآید. این موضوع به این معنی است که تعداد کمتری از لاستیکها در مکانهای دفن پسماند باقی میمانند. در سراسر جهان، کارخانههای حرفهای بازیافت نشان دادهاند که این فناوری چقدر در کاهش پسماندها و بازیابی مواد ارزشمند مؤثر است. برخی از این عملیات موفقیتآمیز را در نظر بگیرید که روزانه در حال اجرا هستند و نرخ بهرهوری بهتر و مزایای واقعی زیستمحیطی را نشان میدهند. برای شرکتهایی که تجهیزات بازیافت پسماند میفروشند، فناوری پیرولیز یکی از آن دستاوردهای بزرگ محسوب میشود که اهمیت آن به طور مداوم در حال افزایش است، زیرا شهرداریها به دنبال راهکارهای هوشمندانهتری برای مدیریت کوههای لاستیکی خود هستند.
روشهای بازیابی انرژی مانند گازیکردن و احتراق، امکانات واقعی برای مقابله با مواد زاید خطرناک فراهم میکنند. وقتی شرکتها ضایعات خطرناک خود را به انرژی قابل استفاده تبدیل میکنند، خطرات محیطی را کاهش میدهند و در عین حال چیزی ارزشمند را به دست میآورند. اعداد و ارقام داستان جالبی را نیز روایت میکنند؛ برخی از سیستمهای پیشرفته امروزه به نرخهای بازیابی بالای ۹۰ درصد دست یافتهاند که گام بزرگی در کاهش انتشار کربن صنعتی محسوب میشود. ما این روش را در صنایع مختلف در حال کار دیدهایم. واحدهای پتروشیمی و تولیدکنندگان دارویی این روشها را با موفقیت به کار گرفتهاند و هم انتشار آلودگی و هم هزینههای انرژی ماهانه خود را بهطور چشمگیری کاهش دادهاند. این دستاوردهای پردازش پسماند دیگر تنها نظریه نیستند، بلکه نحوه عملکرد روزانه کلیه بخشهای صنعتی را در حال تغییر هستند.
رویکرد ماژولار دستگاههای را با قابلیت اتصال و اجرا به طراحی سیستمها تغییر داده است و انعطافپذیری مورد نیاز و بهرهوری بهتری را در زمینه پردازش پسماندها فراهم کرده است. وقتی کسبوکارها از این نوع ساختار ماژولار استفاده میکنند، قادرند عملیات خود را بر اساس نیاز گسترش یا کاهش دهند و فرآیندها را بهطور خاص برای نیازهای مدیریت پسماند خود تطبیق دهند. به عنوان مثال، کارخانههای تولیدی زیادی گزارش دادهاند که این سیستمها را به راحتی میتوان گسترش داد و زمانهای ناخوشایند توقف فعالیت در هنگام تغییرات یا بهروزرسانی تجهیزات را کاهش داد. مزیت واقعی این است که بتوان به سرعت به شرایط تغییری اقتضایی پاسخ داد، که به معنای تولید بیشتر و هزینههای کمتر در مجموع است. گزارشهای صنعتی نشان میدهند که انتقال به راهکارهای ماژولار معمولاً هم هزینههای راهاندازی اولیه و هم هزینههای جاری را در مقایسه با سیستمهای قدیمیتر کاهش میدهد. این امر به شرکتهایی که از این روش استفاده میکنند، برتری رقابتی قابل توجهی در بازار امروزی بازیابی و پردازش پسماند میدهد.
فناوری سیستم فرآیند نفت خام نسبی (RCPS) واقعاً در حذف گوگرد از خوراکهای نفت خام برجسته میشود که چیزی است که تفاوت اساسی را در کیفیت بهتر محصول و رعایت مقررات محیط زیست ایجاد میکند. آنچه این سیستم را متمایز میکند، نحوه مواجهه مستقیم آن با آلایندههاست که اطمینان حاصل میکند محصول نهایی پاک باقی بماند در حالی که انتشارات مضر به طور قابل توجهی کاهش یافتهاند. دادههای صنعتی نشان میدهند که محصولات فرآوری شده از طریق RCPS به طور مداوم به معیارهای کیفی بالاتری دست مییابند و بدون مشکل از آزمونهای سختگیرانه محیط زیستی عبور میکنند. تقاضا برای محتوای گوگرد پایین در روغنها روز به روز بیشتر میشود، این امر بیشتر به دلیل مقررات سختگیرانهتر در اروپا و آمریکای شمالی و همچنین تمایل مصرفکنندگان به سوختهای پاکتر است. برای تصفیهکنندگانی که میخواهند بدون نقض کردن قوانین محیط زیست رقابتپذیر بمانند، RCPS دقیقاً همان چیزی است که امروزه نیاز دارند. این سیستم فاصله میان رعایت الزامات قانونی و بهرهبرداری از فرصتهای بازار ایجاد شده توسط تقاضای سوختهای پاک را پُر میکند.
برای رسیدن به حدود ۸۰ درصد بازدهی در تصفیه مجدد نفت، استفاده از فناوریها و روشهای پیشرفتهای لازم است که واقعاً نتیجهبخش هستند. به عنوان مثال، توسعههای فناوری غشاهای کانال ژانوس (Janus Channel Membranes) چیزی است که به طور قابل توجهی بهبود یافته است. این فناوری تأثیر زیادی بر میزان بازیابی محصول و خلوص آن نسبت به روشهای قدیمیتر داشته است. گزارشهای صنعتی نشان میدهند که این موارد تنها نظریه نیستند، بلکه تولیدکنندگان واقعی پس از اجرای این بهبودها بهبود قابل توجهی در صورتحساب خود مشاهده کردهاند. همچنین نباید از دید فراموش کرد که این روش از نظر زیستمحیطی هم مفید است. وقتی شرکتها انتخاب میکنند که به جای استخراج نفت خام جدید، نفت را بازیابی کنند، پایین آمدن اثر کربنی قابل توجهی دارد. کاهش نیاز به حفاری جدید به معنای صرفهجویی در هزینهها و حفاظت از سیاره زمین در عین حال است.
برای شرکتهایی که به دنبال تجهیزات بازیافت ضایعات هستند، دانستن اینکه چه میزان بازگشت سرمایه از پول خود میتوانند انتظار داشته باشند، تفاوت بزرگی در این ایجاد میکند که آیا این خریدها در طول زمان واقعاً هزینههای آنها را کاهش میدهند یا خیر. برخی از دادهها نشان میدهند که فناوریهای جدیدتر بازیافت معمولاً خودشان را در یک بازه زمانی معقول باز میگردانند، هرچند این موضوع بسته به نوع دستگاههای خریداری شده متفاوت است. با توجه به تغییرات سریع فناوری بازیافت، شرکتها باید به طور مداوم بررسی کنند که آیا سیستم فعلی آنها همچنان از نظر مالی منطقی است یا خیر. همچنین باید نسبت به دستاوردهای جدیدی که ممکن است هزینهها را بیشتر کاهش دهند، آگاه باشند. هزینهکرد هوشمندانه روی تجهیزات بازیافت تنها به بودجه آنها کمک فوری نمیکند، بلکه به شرکتها کمک میکند تا در بازارهایی که به سمت عملیات سبزتر و مقررات محیط زیستی سختگیرانهتر حرکت میکنند، موقعیت بهتری داشته باشند.
شرکتهای بیشتری در حال روی آوردن به سیستمهای حلقه بسته هستند زیرا به دنبال دستیابی به هدف گریزگری از زباله صفر هستند. ایده اساسی پشت این سیستمها بسیار ساده است: زباله دوباره و دوباره در تولید استفاده میشود بجای اینکه سادهترین کار این باشد که فقط دور ریخته شود. این امر به میزان قابل توجهی از مقدار زبالههایی که باید به مکانهای دفن زباله فرستاده شوند میکاهد. پایداری احتمالاً بزرگترین مزیت این روش است. وقتی چیزهای کمتری تبدیل به زباله میشوند، تمام فرایند سبزتر میشود و از دیدگاه ارائه گزارشها هم بهتر به نظر میرسد. از دیدگاه کسب و کار، پول واقعی وقتی پس انداز میشود که شرکتها دیگر مجبور نباشند برای خدمات دفع زباله هزینه کنند و نیازی نباشد همواره مواد جدید زیادی خریداری کنند. علاوه بر این، مشتریان معمولا متوجه میشوند که چه تولیدکنندگانی واقعاً نگران سبز بودن هستند. یک شرکتی که اقدام به اجرای آنچه در مورد پایداری اعلام میکند، اغلب خود را در موقعیت قویتری نسبت به رقبایی که کار چندانی انجام نمیدهند، پیدا میکند.
تشکیل ترک های حرارتی بوسیله کاربرد هوش مصنوعی در کنترل کیفیت و بهینه سازی فرآیند بهبودهای عمده ای یافته است. هنگامی که شرکت ها سیستم های هوش مصنوعی را اجرا می کنند، توانایی آنها در ارزیابی کیفیت محصولات به میزان قابل توجهی افزایش می یابد، زیرا این سیستم ها قادر به مدیریت مجموعه های بزرگ داده با دقت شگفت انگیز هستند. به عنوان مثال، هوش مصنوعی قادر است تغییرات ظریف دما را در طول فرآیند ترکینگ تشخیص دهد که از دید انسان کاملاً پنهان می ماند. هوش مصنوعی نه تنها کیفیت را بهبود می بخشد، بلکه هزینه های تولیدکنندگان را نیز به طور قابل توجهی کاهش می دهد. تحلیل داده ها نشان می دهد که منابع در کجا هدر می روند و این امکان را به کارخانه ها می دهد تا عملیات خود را برای دستیابی به حداکثر بهره وری تنظیم کنند. بیشتر واحدهای ترکینگ حرارتی پس از به کارگیری راهکارهای هوش مصنوعی صرفه جویی 15 تا 20 درصدی در هزینه ها را گزارش می کنند. چیزی که این فناوری را بسیار ارزشمند کرده است، توانایی تغییر نحوه عملکرد فرآیند ترکینگ حرارتی در طول زمان است، به گونه ای که کارخانه ها را در بلندمدت هم سودآورتر و هم کارآمدتر از نظر محیط زیست می کند.
2024-09-25
2024-09-18
2024-09-12
2024-09-05
2024-08-30
2024-08-23
کپیرایت © 2025 متعلق به شرکت تجهیزات حفاظت از محیط زیست شانگچیو AOTEWEI است. سیاست حریم خصوصی