پیرولیز با اکسیژن کم، گاهی اوقات به عنوان پیرولیز با کمبود اکسیژن نامیده میشود و به عنوان یک نوع واکنش شیمیایی گرمایی عمل میکند که در آن مواد آلی به گازها و مواد جامد تجزیه میشوند. این فرآیند نقش مهمی در تولید زغال و دوده بازی میکند که این دو ماده برای بسیاری از بخشهای تولیدی اهمیت زیادی دارند. وقتی اکسیژن را از فرآیند گرمایشی حذف میکنیم، در واقع کارایی استفاده از گرما در کل فرآیند بهبود مییابد. کاهش ضایعات به معنای خروجی پاکتر از هوا نیز هست و علاوه بر این، هزینههای بهرهبرداری در کل کمتر میشود. به دلیل این مزایا، شرکتهایی که با موادی با محتوای کربن بالا کار میکنند، اغلب به این روش روی میآورند. این امر به ویژه در پالایشگاههای نفت به چشم میخورد که نیاز دارند منابع را به طور مؤثری بازیافت کنند و در عین حال هزینههای اضافی برای خرید مواد خام جدید را متقبل نشوند.
استفاده از فشار منفی میکرو در سیستمهای پیرولیز مزایای واقعی دارد، زیرا از ورود هوا از بیرون جلوگیری میکند و این امر مانع از احتراقهای ناخواسته میشود. این فناوری در واقع ظرفیت عبور مواد از سیستم را افزایش میدهد در حالی که کیفیت خروجی را ثابت نگه میدارد، چیزی که در اجرای برنامههای بازنشستگی با آن دستگاههای شکستن مداوم بسیار مهم است. حفظ این خلاء کم، فرآیند گرمادهی را نیز بهتر کارا میکند و مصرف انرژی را در هنگام تجزیه مواد کاهش میدهد. برای شرکتهایی که امروزه با روغنهای بازیافتی کار میکنند، دستیابی به این امر به معنای صرفهجویی قابل توجه در هزینههای عملیاتی در طول زمان است.
در صورت کنترل صحیح دما، میتوان واکنشها را تسریع کرد و از فرآیندهای تجزیه حرارتی حداکثر بهرهوری را داشت. هر مادهای دارای نیازهای دمایی خاص خود است اگر بخواهیم بهدرستی به آنچه مورد هدف ماست (مانند روغنها و گازهای مختلف) تجزیه شود. امروزه راههای بهتری برای نظارت بر دما در محل کار وجود دارد تا اپراتورها بتوانند شرایط را بهصورت لازم تنظیم کنند. این قابلیت تنظیم تنها یک امر راحتکننده نیست بلکه برای ادامه یافتن ایمن عملیات ضروری است، بهویژه در مکانهایی مانند پالایشگاههای نفت خام که اتفاقات مهمی رخ میدهد. برای هر کسی که قصد دارد بهصورت کارآمد دیزل سیاه را با استفاده از این روشهای حرارتی تولید کند، حفظ کنترل دقیق دما یکی از آن الزامات اساسی است که عملیات موفق را از عملیات دارای مشکل متمایز میکند.
بخش تصفیه نفت با بهرهگیری از سیستمهای نظارتی هوش مصنوعی شاهد تغییرات اساسیی است که کارایی و تولید کارخانهها را افزایش میدهد. این سیستمهای هوشمند از طریق برنامههای پیچیده کامپیوتری اطلاعات مربوط به فرآیندهای شکستن را تحلیل کرده و به حفظ بهترین سطح عملکرد برای دستیابی به نتایج حداکثری کمک میکنند. ردیابی در زمان واقعی امکان شناسایی مشکلات را قبل از وقوع فراهم میکند، بنابراین تعمیر و نگهداری در زمان مناسب انجام میشود و نیازی نیست تا زمانی که یک دستگاه خراب شود صبر کرد. این موضوع به معنای صرفهجویی در زمان تعمیر و طولانیتر شدن عمر ماشینآلات گرانقیمت است. برخی از پالایشگاههای بزرگ پس از اجرای این فناوریها شاهد بهبود حدود 15 درصدی در عملیات خود بودهاند که نشان میدهد چگونه تحلیل دقیق دادهها میتواند به روند بیدرز فرآیندها در طول روزها کمک کند.
سیستمهای کنترل خودکار که بهصورت زنده کار میکنند، در حال تغییر بازی در بهرهبرداری از صنایع مختلف هستند. این سیستمهای پیشرفته بهصورت خودکار تنظیمات فرآیند را در صورت تغییر شرایط یا انواع مختلف مواد خام ورودی به سیستم تغییر میدهند. این بدان معناست که از نظر عملی، تولید حتی در شرایط نامشخص در کارخانه پایدار باقی میماند و احتمال متوقف شدن غیرمنتظره یا مشکلات کیفیتی را کاهش میدهد. وقتی این سیستمها بهطور مداوم در طول بهرهبرداری خود تنظیم میشوند، در واقع هزینههای انرژی را نیز کاهش میدهند. این کار با استفاده هوشمندانه از منابع انجام میشود که بهویژه در زمانهایی که تقاضای مشتری در طول روز متغیر است، مشهودتر است. برای تولیدکنندگانی که به دنبال بهبود عملکرد مالی خود در حالی که سطح تولید را ثابت نگه میدارند هستند، بهکارگیری این فناوریهای خودکار از نظر اقتصادی و عملیاتی در محیط رقابتی امروزی منطقی است.
استفاده از منابع تغذیه کارآمد از نظر مصرف انرژی مانند درایوهای بازیابیکننده، به شرکتها کمک میکند تا در صورتهای برق خود صرفهجویی کنند، زیرا این سیستمها در حین کار، انرژی را دوباره به شبکه بازمیگردانند. این فناوریهای جدید بهخوبی با سیستمهای الکتریکی و هیبریدی که در تجهیزات کرکینگ استفاده میشوند، کار میکنند و این امکان را فراهم میکنند که کارخانهها دیاکسید کربن خود را کاهش دهند، بدون اینکه از توان عملیاتی ماشینها بکاهند. برخی از کارخانهها گزارش دادهاند که پس از بهروزرسانی سیستمهای برقی خود، مصرف کلی انرژی خود را بین ۲۵ تا ۳۰ درصد کاهش دادهاند. برای پالایشگاههایی که میخواهند همچنان سبز بمانند و در عین حال سطح تولید خود را حفظ کنند، این نوع بهبودها تفاوت زیادی در ایجاد عملیات پایدار بدون افزایش هزینهها ایجاد میکند.
سیستمهای بازیافت گاز که به صورت حلقه بسته کار میکنند، نقش بزرگی در افزایش پایداری پالایشگاههای نفت ایفا میکنند. این سیستمها گازهای تولید شده در حین کراکینگ نفت خام را جمعآوری و دوباره به خط تولید بازمیگردانند، به جای اینکه به تأمین گاز از منابع خارجی اتکا کنند. نتیجه چیست؟ کاهش نیاز به سوزاندن سوخت اضافی و کاهش انتشار دیاکسید کربن از خود کارخانه. علاوه بر این، شرکتها پول هم پسانداز میکنند، چون به جای اینکه محصولات زائد را به هوا رها کنند، از آنها بهرهبرداری میکنند. پالایشگاههای مختلف در آمریکای شمالی اکنون این فناوری را به عنوان بخشی از عملیات روزمره خود به کار گرفتهاند. در واقع این یک موقعیت دو طرفه سودمند است که در آن دغدغههای محیط زیستی با منافع کسبوکار ترکیب میشوند و به کارخانهها کمک میکنند تا آلودگی را کاهش دهند و در عین حال سود خود را حفظ کنند.
مایعات دیالکتریک برای سیستمهای خنککننده و عایقبندی الکتریکی در بسیاری از محیطهای صنعتی ضروری هستند، بهویژه در مکانهایی مانند پالایشگاههای نفت که بهصورت مداوم در حال کار هستند. تغییر به مایعات دیالکتریک سبزتر، بهویژه آنهایی که پس از استفاده بهصورت طبیعی تجزیه میشوند، واقعاً خطرات زیستمحیطی ناشی از ریزشهای تصادفی یا خرابی تجهیزات را کاهش میدهد. آخرین دستاوردها در زمینه مایعات دیالکتریک گیاهی اکنون به شرکتها گزینههای سبز خوبی ارائه میدهند، در حالیکه استانداردهای معمول عملکرد و فعالیتهای روزانه را حفظ میکنند. با این حال، اعمال این محصولات جدید در عمل همچنان چالشبرانگیز است، زیرا تغییر سیستمهای موجود زمان و منابع مالی قابل توجهی میطلبد. با این وجود، انجام این تغییر گامی به سوی کاهش آسیبهای زیستمحیطی در بلندمدت و نزدیککردن روشهای صنعتی به آنچه اکثر مردم بهعنوان عملیات پایدار واقعی میشناسند، محسوب میشود.
بازیابی گرمای اتلافی به طور فزایندهای در بهبود بهرهوری انرژی در پالایشگاههای نفت اهمیت پیدا کرده است. وقتی پالایشگاهها گرمای اضافی حاصل از فرآیندهای کراکینگ خود را جمعآوری میکنند، در واقع میتوانند این پسماند گرمایی را به چیزی مفید تبدیل کنند. برخی از سیستمها انرژی الکتریکی تولید میکنند که برای سایر عملیات پالایشگاهی استفاده میشود، در حالی که دیگران به گرم کردن مواد خام ورودی به فرآیند تولید کمک میکنند. اجرای این روشها معمولاً منجر به بازیابی 20 درصد تا حتی 50 درصد از گرمایی میشود که در حالت عادی هدر میرفت. مزایای مالی این کار واضح است، چرا که شرکتها میتوانند در صورتهای انرژی خود صرفهجویی کنند، اما زاویه دیگری نیز وجود دارد. این روشها به عملیات سبزتر کمک میکنند، چرا که از منابع موجود بهتر استفاده میشود. برای صنایع که مصرف انرژی بالایی دارند، مانند صنعت تصفیه نفت خام، هر ذره گرمای بازیابی شده به کاهش آن دامنه اثرات زیستمحیطی گستردهای که پالایشگاهها ایجاد میکنند، کمک میکند.
سیستمهای پیرولیز چند مادهای انعطافپذیری واقعی ارائه میدهند، زیرا با انواع مواد اولیه کار میکنند و این امکان را فراهم میکنند که عملیات در صورت نیاز تطبیق پیدا کنند. طراحی این سیستمها این امکان را فراهم میکند که آنها بتوانند از پلاستیکها گرفته تا لاستیکهای قدیمی و حتی مواد زیستی را فرآوری کنند و در عین حال چندین محصول ارزشمند تولید کنند. مهمترین ویژگی این سیستمها عملکرد پایدار آنها حتی در شرایط تغییر یافته است که باعث میشود فرآیند روزهای متوالی بدون مشکل ادامه یابد. برای تولیدکنندگانی که میخواهند دامنه کار خود را با مواد مختلف گسترش دهند و نتایج بهتری از فرآوری به دست آورند، این نوع سیستم در محیط رقابتی امروزی تقریباً غیرقابل چشمپوشی است.
کارخانههای تولیدی که بهصورت مداوم کار میکنند، از فناوری خاصی برای جریان پیوسته مواد اولیه استفاده میکنند که واقعاً موجب افزایش تولید میشود. این سیستمها متوقف شدنهای ناخواسته در هنگام تغییر بین نوبتهای تولید را کاهش میدهند، بنابراین کارخانهها میتوانند محصولات بیشتری تولید کنند و در صورت نیاز عملیات خود را گسترش دهند. صاحبان صنعت گزارش میدهند که کار کردن بهصورت مداوم بهجای کار کردن دستهای میتواند در واقع عملکرد را حدود 20 تا 25 درصد افزایش دهد، که به این ترتیب این سیستمها برای شرکتهایی که میخواهند تولید را افزایش دهند و در عین حال هزینهها را کاهش دهند، بسیار جذاب میشوند. علاوه بر این، تمام فرآیندها بهصورت هموارتری در کنار هم کار میکنند، به این معنی که تاخیرها و گلوگاههای کمتری در طول عملیات کلی ایجاد میشود.
ماشینهای پیرولیز لاستیک به منظور تبدیل لاستیکهای فرسوده به محصولات کربنی با راندمان خوب طراحی شدهاند. وقتی شرکتها از این فناوری استفاده میکنند، به کاهش کوههای زباله کمک کرده و راه بهتری برای دفع لاستیکهای استفاده شده به جای رها کردن آنها در یک مکان پیدا میکنند. علاوه بر این، این فرآیند مواد مفیدی مانند دوده کربنی تولید میکند که ارزش واقعی در بازارهای مختلفی دارد. مقدار کربن تولید شده در واقع نیاز شرکتهای ساختمانی که به مواد اولیه برای پروژههای خود نیاز دارند را برطرف میکند، بنابراین دو مشکل را به طور همزمان حل میکند. علاوه بر مزایای زیستمحیطی، این فرآیند منبع درآمدی قابل توجهی نیز محسوب میشود. بازار مواد بازیافتی هر ساله رشد میکند و این ماشینها را به سرمایهگذاری جذابی برای کسبوکارهایی که به فکر پیشگیری از تغییرات مقررات و انتظارات مصرفکنندگان در مورد پایداری هستند، تبدیل میکند.
در مورد سیستمهای ترک خوردن ماژولار همراه با تکنولوژی PLC صحبت میکنیم، بهبودهای جدی در نحوه اداره کارخانهها در طول روز را شاهد خواهیم بود. این تنظیمات PLC به تولیدکنندگان این امکان را میدهند تا بسته به نیاز لحظهای، به سرعت مقیاس تولید را افزایش یا کاهش دهند که در شرایط سفارشهای متغیر یا فضای محدود کارخانهای بسیار ارزشمند است. مزیت واقعی در این است که این سیستمها بدون انجام تغییرات اساسی قابل تنظیم و تطبیق مجدد هستند. برای واحدهای فرآوری شیمیایی به ویژه این بدان معناست که میتوانند به سرعت به تغییرات در دسترسی به مواد اولیه یا مشخصات درخواستی مشتری پاسخ دهند. عاملی که این سیستمها را متمایز میکند فقط افزایش عددی بهرهوری نیست، بلکه کنترل عملیاتی واقعی است که اپراتورها بر هر جزئی از فرآیند دارند. این سطح مدیریت دقیق در کل زنجیره تولید، دروازههایی را به سوی تصمیمگیریهای خردمندانهتر باز میکند.
کارخانههای بزرگ تبدیل پسماند به سوخت نقش مهمی در تبدیل انواع مواد زائد آلی به سوختهای مفید از جمله دیزل سیاه ایفا میکنند، که این امر به مقابله با برخی مشکلات جدی زیستمحیطی ناشی از پسماند کمک میکند. این واحدها همچنین در تولید انرژی تجدیدپذیر نیز تأثیر قابل توجهی دارند، چرا که بهخوبی در مدل اقتصاد دایرهوار (Circular Economy) جای میگیرند و زبالههایی که در غیر این صورت دور ریخته میشدند را دوباره به چیزی مفید تبدیل میکنند. بهترین بخش این است که این سیستمها قادر به پردازش حجمهای بسیار زیادی از مواد در یک زمان هستند، که این امر آنها را از نظر زیستمحیطی مفید و از دید کسبوکار سودآور میکند. شاهد این هستیم که سرمایهگذاری بیشتری در این فناوری صورت میگیرد، زیرا شرکتها به دنبال راههایی برای کاهش پسماندهای زمینپوش (landfill) و ایجاد ارزش واقعی از آنچه قبلاً به عنوان زباله در نظر گرفته میشد هستند. این روند نشاندهنده جدیت بیشتر صنایع نسبت به اهداف پایداری در دنیای امروز است.
تبدیل پسماندهای آلی به نفت قابل استفاده، گزینهای سبزتر نسبت به سوختهای سنتی محسوب میشود و به ما کمک میکند تا ارزش بیشتری از آنچه که در غیر این صورت دورریز میشد، به دست آوریم. وقتی شرکتها چیزهایی مثل بقیه غذای کافهتریاها یا بقیه محصولات کشاورزی را به محصولات نفتی واقعی تبدیل میکنند، فقط دوستدار محیط زیست نیستند، بلکه به طور همزمان وابستگی خود را به آن ریفینریهای پتروشیمی گران قیمت کاهش میدهند. کل این فرآیند قبل از اینکه به استانداردهای کیفیت برسد، به تصفیه و تقطیر زیادی نیاز دارد، بنابراین محصول نهایی چیزی نیست که کسی آن را با روغن موتور معمولی اشتباه بگیرد، اما باز هم به خوبی برای بسیاری از کاربردهای صنعتی مناسب است. ادغام این سیستمها در واحدهای موجود، در واقع باعث کاهش پیلههای زباله در مکانهای دفن پسماند، کاهش انتشارات کربنی در سطح گسترده و حرکت ما به سمت آن اقتصاد دایرهوار که در آن هیچ چیز دورریز نمیشود و همه چیز به نحوی دوباره استفاده میشود، میگردد.
روشهای جدید در تقطیر نفت خام اکنون به پالایشگران اجازه میدهد تا اجزای تشکیلدهنده را بهصورت کارآمدتری جدا کنند و نتایج بهتری از هر باره نفت به دست آورند. فناوری غشایی و فرآیندهای تقطیر بهبود یافته در میان این پیشرفتها برجسته میشوند و به واحدها کمک میکنند تا بدون مصرف اضافی انرژی، محصول بیشتری از عملیات خود به دست آورند. مهمترین نکته در اینجا این است که اطمینان حاصل شود قبل از اینکه نفت خام وارد بازار شود، تمام ارزش ممکن از هر بشکه آن استخراج شده باشد. وقتی پالایشگاهها در تجهیزات پیشرفته پردازش سرمایهگذاری میکنند، در واقع دو هدف اصلی دنبال میشود: بهبود بهرهوری و کاهش هزینههای سوخت در طول زمان. به این فکر کنید که برخی شرکتها چگونه توانستهاند تنها با بهروزرسانی سیستمهای جداسازی خود، 5 تا 7 درصد اضافی محصول قابل استفاده استخراج کنند. با ادامه روند افزایش تقاضای جهانی، این نوع بهینهسازی به حفظ سطح تولید کمک میکند و در عین حال تلاش برای رعایت استانداردهای زیستمحیطی در سطح بخش را ممکن میسازد.
جدا کردن سیم فولاد از مواد زاید هنوز همواره بخش مهمی از بسیاری از برنامههای بازیافت است، بهویژه هنگام کار با محصولات قدیمی لاستهای. این فرآیند به بازیابی فولاد تمیز از لاستههای مصرفشده و انواع پسماندهای صنعتی که دارای سیمهای فلزی هستند کمک میکند، بهطوریکه این ماده هنگام فروش مجدد در بازار فولاد ارزش بیشتری داشته باشد. روشهای نوین بازیابی سیم فولاد اکنون اجازه جدا کردن بهتری را میدهند، بهطوریکه آلودگی کمتری ایجاد شود و فلز بازیافتی کیفیت بالایی حفظ کند. با اینکه قوانین محیط زیست همواره سختگیرانهتر میشوند، کارخانهها چارهای جز سرمایهگذاری در سیستمهای مناسب جداسازی ندارند اگر بخواهند هدررفت را کاهش دهند و نرخ بازیافت خود را افزایش دهند. این نوع راهکارهای فنی تنها مربوط به رعایت قانون نیستند، بلکه در واقع به حفظ حرکت صنعت مدیریت پسماند به سمت روشهای پایدارتر کمک میکنند.
2024-09-25
2024-09-18
2024-09-12
2024-09-05
2024-08-30
2024-08-23
کپیرایت © 2025 متعلق به شرکت تجهیزات حفاظت از محیط زیست شانگچیو AOTEWEI است. سیاست حریم خصوصی